وقتي اين عكسها رو ديدم دلم گرفت...
تمام فاطمه ها مظلومند......
..
به نظر فاطمه حمامی نصر آبادی زندگی با همه سختی هایش قشنگ و لذت بخش است.
مشاهده كامل عكسها در ادامه مطلب
وقتي اين عكسها رو ديدم دلم گرفت...
تمام فاطمه ها مظلومند......
..
به نظر فاطمه حمامی نصر آبادی زندگی با همه سختی هایش قشنگ و لذت بخش است.
مشاهده كامل عكسها در ادامه مطلب
تقدیم به دوستان ترک زبان..
(((در ادامه مطلب)))
تقدیم به دوستان کرد زبان عزیز......
(((در ادامه مطلب)))
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه ی لیلا نشست
گفت : یارب از چه خوارم کرده ای ؟
بر صلیب عشق دارم کرده ای ؟
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ، من نیستم
گفت ای دیوانه ، لیلایت منم
در رگت پنهان و پیدایت منم
سال ها با جور لیلایت ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
يه روزي يه جايي يه دل شكوندم
يكي عاشقم شد به پاش نموندم
چه اسون چه راحت ازش گذشتم
دلم رو به قلبي ديگه سپردم
پريشون و گريونو دل شكستم
هنوزم به هيچكي دلي نبسته
چقدر ميگفت دوباره دوباره برگرد
چه روزا كه بي من تنهايي سركرد
اما حالا كه دارم فكر ميكنم ميبينم انگار
اوني كه باخته بازي رو فقط من بودم اين بار
حتي يه بار نشد كه بعد از اون عشقو ببينم
از شدت عشق از رو لبي بوسه بچينم
پريشونم پريشونم من ديگه بيتو نه...... نميتونم
نميخونم نميخونم من ديگه بيتو نه........ نميخونم
.
.
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم ....
نگاهم کرد، نگاهش کردم.... نگاهم کرد، پنداشتم دوستم دارد...
لبخند بزن...! عکاس مدام این جمله را تکرار میکند...! اصلا برایش مهم نیست که در وجودت حتی یک بهانه برای لبخند نیست...!!
کل خاطره های من سه رنگ بیشتر نیست../سفید/خاکستری/سیاه...میپرسی چرا؟ ...کودکیم صاف وزلال وپاک همچون رنگ سفید* جوانیم خاکستری...وپیریم(اکنون) سیاه....! اری زندگی یک خط مستقیم است...خطی از سفید به سیاه ...! رنگ خاکستری در حسرت سفید وسیاه دل حسرت خاکستری! خدایا مرا در اغوشت بگیر ومرا از این رنگ های سه گانه رهاییم ده و باقلموی محبت ولطف خویش سیز گردان..../* ..¤¤ زندگیتون همیشه سبز ¤* ...ازخدابخواین که هممون رو باز توی اغوشش بگیره وازگناه سیب ممنوعه بگذره*
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
اونی که زود میرنجه زود میره ، زود هم برمیگرده . ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره ، اما دیگه برنمیگرده . . .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را میبره و از میانشون میگذره از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
بزرگ ترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری ، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته ، فراموش نکنی .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگترین هنر دنیاست . . .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
از درد های کوچیکه که آدم می ناله ؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می شه .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
اگر بتونی دیگری را همونطور که هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی ؛ عشق تو کاملا واقعیه .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته .
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی :
کسی که دوستت داره ، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینکه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش .
و بالاخره خواهی فهمید که :
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر” فقط یه شوخی بود ” هست .
یک کم کنجکاوی پشت ” همین طوری پرسیدم ” هست .
قدری احساسات پشت ” به من چه اصلا ” هست .
مقداری خرد پشت ” چه میدونم ” هست .
و اندکی درد پشت ” اشکالی نداره ” هست .
زندگی چون گل سرخ است
پر از عطر . . پر از خار . . . پر از برگ لطیف . . .
یادمان باشد اگر گل چیدیم
عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند . . . !
لحظه رفتنیست و خاطره ماندنی... تمام ابدیت عشق را به یک نگاه می فروختم اگر...... لحظه ماندنی بود و خاطره رفتنی...!